و در آن سوی این چشم انتظاری ها ...

(موجیم و وصل ما از خود بریدن است * ساحل بهانه ایست رفتن رسیدن است)

و در آن سوی این چشم انتظاری ها ...

(موجیم و وصل ما از خود بریدن است * ساحل بهانه ایست رفتن رسیدن است)

تبریک

نظرات 10 + ارسال نظر
تنهاترین تنهایان سه‌شنبه 2 آبان 1385 ساعت 02:41 ق.ظ http://tanhatarinetanhayan.blogsky.com

سلام همشهری
عید فطر تنها عید مذهبیه که همه رو خوشحال میکنه
چه اونایی که روزه میگرفتن٬ چه اونایی که یه ماه قایمکی با زجر نهار میخوردن! :دی
به هر حال مبارکتون باشه!
راستی ساحل تو میدونی خدا جون ِ من منو بخشیده یا نه ؟؟؟!!! آخه با صدای الله اکبری که دیشب شنیدم بد جوری دلم واسه اون سحراااا و افطاریاااااا و حال و هوای لطیف و دوس داشتنی این ماه تنگ شد از همه مهمتر اینکه یعنی فرصت واسه توبه و بخشوده شدن بازم هست ؟؟؟!!! نمیدونم حیف که هر چی بود زود تموم شد ...
کاشکی شب عید منم میتونستم بیام کانون توی مراسم جشن ... به هر حال اگه رفتی واسه منم دعا کن ... یا حق.


تنهاترین تنهایان سه‌شنبه 2 آبان 1385 ساعت 02:42 ق.ظ http://tanhatarinetanhayan.blogsky.com


عید سعید فطر


عید آسودگی از آتش غفلت و رهیدگی از زنجیر نفس


بر میهمانان حضرت حق مبارک باد

حدیث عشق سه‌شنبه 2 آبان 1385 ساعت 05:03 ق.ظ http://paradox5.blogfa.com/

هوالمحبوب
سلام
از مطالب زیبای شما استفاده کردیم مرسی
عید شما مبارک
نفسم گرفت ازاین شب دراین حصار بشکن
در این حصار جادویی روزگار بشکن
چو شقایق از دل سنگ بر آر رایت خون
به جنون صلابت صخره ی کوهسار بشکن
تو که در جهان صبحی به ترنم ترانه
لب زخم دیده بگشا صف انتظار بشکن
سر آن ندارد امشب که بر آرد آفتابی
تو خود آفتاب خود باش و طلسم کار بشکن
من آپدیت کردم .....................
آرزوی موفقیت ........

زیرزمین سه‌شنبه 2 آبان 1385 ساعت 07:52 ق.ظ http://www.zirzaminehaftom.blogsky.com

گفتا برون شدی به تماشای ماه نو
از ماه ابروان منت شرم باد..... رو
عیدتون مبارک ...

ریحانه سه‌شنبه 2 آبان 1385 ساعت 09:59 ق.ظ http://etre-zohoor.blogsky.com

به نام خدا
سلام
عیدت مبارک
ببینم به استاد اس ام اس زدی یا نه ای نامرغوب
ببینم این دری وری هایی که توی وبلاگ من نوشتی رو خودت هم می فهمی چین؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!
در ضمن من دارم با زبون نرم و ملایم باهات حرف میزنم فریاد که نمی زنم
بعدشم مگه گوشت مشکل داره که باید فریاد بزنیم تا بشنوی؟؟؟؟؟؟

نسرین سه‌شنبه 2 آبان 1385 ساعت 01:18 ب.ظ http://www.nasijoon.blogsky.com

سلام ساحل جوون! عیدت مبارک...! عزیزم بازم میلی که زدی غیر قابل خوندنه....! راستی من و عشقم باهم تموم کردیم...! دیدی این همه دعا کردی ولی فایده ای نداشت...!البته مرسی که این همه به فکرمی گلم...! حالا من واسه تو دعا می کنم...! من که دیگه همه چیزمو از دست دادم...! یا حق!

زائر بقیع سه‌شنبه 2 آبان 1385 ساعت 03:44 ب.ظ http://hassanmojtaba.mihanblog.com

سلام
بر دوست عزیز وگرامیم
ممنون که به من سرزدین وما رو مفتخر نمودین
ما رو هم دعا کنین
عیدتان مبارک
یا حق امام حسن مجتبی پشت وپناه تون

حوریه سه‌شنبه 2 آبان 1385 ساعت 05:30 ب.ظ

سلام خوشگل خانوم
عیدت مبارک
جات خالی دیشب با مهدیه بودم رفته بودیم احیا خوب اتیش سوزوندیم

نسرین سه‌شنبه 2 آبان 1385 ساعت 06:17 ب.ظ http://www.nasijoon.blogsky.com

به نام خدا
سلام ساحل جوونم! ببخش که اینجا واست می نویسم چون هر کاری کردم نشد میل بفرستم نمی دونم چش شده...! ساحل جان ببین درسته ما عاشقایه زمینی هر وقت که مشکلی داریم سراغه اون میریم! تازه وقتی هم چیزی رو که میخ وایم بهمون نمی ده می گیم حتما دوسم نداشته بعدا که باهاش قهر می کنیم! به جای ازش تشکر کنیم که حتما یه حکمتی توش بوده تازه ازش گله و شکایتم می کنیم...! ببین ساحل درسته خیلی باهاش نبودم ولی در هر صورت هنوزم عاشقشم...! ساحل می دونی من چقدر به خاطرش کتک خوردم ولی صدام در نیومد که بگم این کیه...! چون عاشقشم...! ببین اون قدری هم که تو فکر می کنی اون بعد نیست شاید یه خصوصیاته بدی داشته باشه که البته همه ما انسانا هم بدی داریم هم خوبی ولی عزیزم قبول کن که واسه من خیلی سخته همه چیزتو بزاری واسه یه نفر بعدشم خودت تمومش کنی...! من این قدر دلم از سنگ شده که حتی اجازه ندادم اون بدبخت حرفی بزنه...! حتی به اشکاشم توجهی نکردم! منی که طاقت مریض شدنشو نداشتم چه برسه به اینکه به خوام اشکشو ببینم...! باورت می شه همین الانشم به جای اینکه به خودم فکر کنم همش تو فکر اونم که نکنه خدایی نکرده چیزیش شده باشه...! نکنه قلبش درد گرفته باشه! ساحل من عشق کورم کرده! نمی تونم جز اون چیزی رو ببینم! ساحل دیوونه شدم همش هزیون می گم همش الکی می خندم بعدشم می شینم گریه می کنم...! به نظر تو من سالمم؟ ساحل شاید بگی آره دردش همش یک هفته است ولی عزیزم اشتباه می کنی آدمی که یه عاشق واقعی یک هفته و یک روزو یه سال هزاران سال نمی شناسه...! اگه می بینی هنوز اینجام اگه می بینی الان من دارم برای تو می نویسم خیلی به موندنم امیدوار نباش! نمی دونم به کجا می خوام برم ولی اگه هم برم دیگه برگشتنی در کار نیست...! ببین من خودم پامو از تو زندگی اون کسیدم بیرون چون نمی خواستم که اون اذیت بشه! چون دوست نداشتم کسی به اون حرفی بزنی! همه بدبختی هارو خودم تنهایی کشیدم! تا حالا این همه بلا سرم در اومد صدام در نیومد بهش نگفتم که ناراحت بشه! چون بیشتر از خودم به فکر اونم! می دونی ساحل اون وبلاگئو حذف کردم که حتی از طریقه وبلاگم نتونه پیدام کنه! دوست ندارم نوشته هامو بخونه! می دونی حتی اگه یه روزی خوندشون می فهمه که هنوزم عاشقشم...! من خیلی موقعیتای خودمو خراب کردم! من الان باید اون وره آب پیشه داییم باشم ولی نرفتم فقط به خاطر اون! به خاطر اینکه واسه رسدن به هم جوون بکنیم! هیچ کس نتونست این عشقو از ما بگیره ولی این دفعه من خودم گرفتمش...! ساحل جوون اشک اجازه هیچ کاری رو به من نمیده بقیه حرفارو نمی تونم بهت بگم! توان نوشتنم ندارم! مرسی که همیشه به فکرمی! یا حق!

ریحانه جونت سه‌شنبه 2 آبان 1385 ساعت 06:44 ب.ظ

سلام
ببین مگه من جای تو رو گرفتم که از ترس استاد علمی بازی در بیارم
عمرا
در ضمن منتظری که بخواد فریاد بزنه منتظر نیست چون اصلا ویژگی صبر رو نداره پس کار خراب کنه
بعدشم این همه فریاد بخوای بشنوی واسه سلامتیت خطرناکه وا
مخصوصا نسرین که فریاد طولانی کشیده و هم واسه خودش مضره هم تو
از من به تو نصیحت به فکر خودت باش

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد