و در آن سوی این چشم انتظاری ها ...

(موجیم و وصل ما از خود بریدن است * ساحل بهانه ایست رفتن رسیدن است)

و در آن سوی این چشم انتظاری ها ...

(موجیم و وصل ما از خود بریدن است * ساحل بهانه ایست رفتن رسیدن است)

جمعه های انتظار

آقای من!

 

آمده ام طبق معمول جمعه ها، با تو، از تو بگویم.

 

از جمعه های انتظار ....

 

از جمعه هایی که چشمم به آسمان خیره ماند و تو نیامدی ....

 

از دلتنگی هایم برای تو ....

 

از دلگیری غروبهای جمعه ....

 

اما دیدم این بار جمعه دلگیرتر است

 

این جمعه با همه جمعه ها فرق می کند

 

در این جمعه فرق مبارک مردی شکافته شد که اگر

 

 فرق تمام مردم دنیا را بشکافند باز هم کم است

 

این بار، دل آسمان هم گرفته است

 

انگار آسمان هم منتظر است

 

اما .... اما نه

 

آسمان در انتظار پدرت امیرالمومنین نشسته

 

در انتظار است تا علی بیاید و از بیست و پنج سال سکوت بگوید

 

در انتظار است تا علی بیاید و ناگفته های زهرا را از کوچه های مدینه باز گوید

 

اما آقای من!

 

صاحب عزا شما هستین

 

و امروز سخن گفتن از احساسات واقعی ام مشکل است

 

تنها می خوانم برایت:

 

سر کوچه غریبی

 

همه دم من تک و تنها

 

چشم به راه یک غریبه

 

توی سرزمین رویا

 

من و یار بی رقیبی

 

من و عشق بی نصیبی

 

من و یک بغض عجیبی

 

مثل مجنون واسه لیلا....

 

 

 

نظرات 53 + ارسال نظر
طلبه ی امروزی دوشنبه 1 آبان 1385 ساعت 10:52 ب.ظ http://talabeh.blogsky.com

سلام
عیدتون مبارک!چند وقتی بود مسنجرم ویروسی شده بود . به همین خاطر دوسه روزی میشه که از ش استفده نمی کنم.الانم حذفش کردم و اگه خدا بخواد به همین زودی آف های دوستا رو می خونم......

حسین چهارشنبه 24 آبان 1385 ساعت 02:14 ق.ظ

چرا
ستاره وریحانه

نوکر حضرت زینب دوشنبه 16 اردیبهشت 1387 ساعت 03:05 ب.ظ http://ajec.blogfa.com

چه احساس خوبی داری
خدا نگهدارت باشه تا مل بتونیم بیشتر ازت استفاده کنیم

(ارشیان چون بر حسین دل باختند ××× در سما هم زینبیه ساختند)


به ما سر بزن ما مهمون نوازیم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد